اويسااويسا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

اويسا..... عشق و زندگي باباومامان

سال 1391 مبارک .....اولین عید خوشگلکم

سلام...به همه خاله های مهربون و نینی گلو های نازشون...امسال اولین عید خوشگل مامان بود..پارسال اویسا تو دلم بود همش منتطر ورودش بودم الهی که فداش بشم... حالا واسه خودش خانمی شده...!!یه خانوم فوق العاده شیطون هزار ماشالا یدیقه بند نمیشه نمیدونم به کی رفته کلماتی که میگه:ماما..بابا ...ب ب(با فتحه)...اب اینم با فتحه..دد...گگ...با کلی کلمه من دراوردی..حدود  5 ..6 قدم هم تنهایی راه میره دوس داره به همه جا سرک بکشه خیلی کنجکاوه...و متاسفانه خرابکارو شیطون ولی خب عوضش قد یه دنیا شیرین و دوس داشتنیه امسال دادم با عکس اویسا یه خاله مهربون تقویم درست کرد...کارای تولدشم دارم کمکم میکنم تم تولد اویسا که دلم میخاد خیلی خاص باشه عدد1 و پروانه ست.....
2 فروردين 1391

بدون عنوان

اویسای قشنگم وقتی نمیذاره تا بیام اینجا.....خیلیییی شیطونه تمام وسایل خونه رو جمع کردم ولی بازم فکر میکنم همه چیز خطرناکه..دستشو به میز و مبلها میگیره و میتونه تنهایی چند ثانیه ای وایسه! دد ماما بابا...یه چیزی مث اب میگه...وقتی بهش میگم دس به چیزی نزن ..انگشت اشاره شو تکون میده میگه نه نه نه!!! عاشق این حرکتشم...توی روروک هم نمیشینه..همش میگه بغل من باش البته میدونم همه نینی ها اینجورین ها!! ...زودی با عکس میام...بوس واسه نینی های ناز نینی وبلاگی ...
13 بهمن 1390

بدون عنوان

٢٢ ابان ٩٠ سالگرد ازدواج یکی از اقوام     اینم شماله وقتی من وقندونم حوصلمون سررفته بود....................راستی اگه نینی هاتوم فیس بوک داره اویسا رو ادد کنین.....اویسا ایزدی مقدم دوستتون دارم مرسی از لطف همه مامانا ...
18 آبان 1390

we are back

    سلام دوستای گلم من بعد ازمدتها برگشتم...اویسا جون توی ٧ ماهه و خیلی شیطون شده...نانای میکنه دست میزنه غذاهای خوشمزه میخوده و خیلی خوش اشتهاس...این عکس ماسوله ١٧ شهریور تو لباس محلی         ...
18 آبان 1390

چهار ماهگي قندونم...

سلام...بايد عذرخواهي كنم كه چندوقتي نرسيدم وبلاگ خانم گلي رو اپ كنم ...مهمونيهاي عموپيمان...درسهام...وگرفتاري هاي ديگه حسابي سرمو گرم كرده بود......خب از اين روزا بگم كه شما حسابي خودتو تو دل همه جاكردي ...دل همه برات زود زود تنگ ميشه و حسابي خودتو لوس ميكني عشقم....براي مامان و بابا بيشتر از همه دست و پا ميزني و با اين كارات يه جوري شده كه حتي نميتونم يه دقيقه دوريتو تحمل كنم...جديدا خارش لثه هات هم اذيتت ميكنه ...ولي خدايي عاشق صداتم كه برام اواز ميخوني عزيزم از همه خاله جونيا هم ممنونم بوس براي نيني هاي گلتون اينم جديد ترين عكساي دخمليم:: بغل بابا(هردو صورتي)   عكس اتليه :::       &nb...
25 مرداد 1390

سه ماهگي اويسا جوجو

اول از همه سلام دخمل گلم......... نفسم.. سه ماه تموم از با هم بودنمون ميگذره.. 90 روز شبانه روز با هم بوديم ....باورم نميشه برام مثل يه لحظه گذشته!!بازم خداروشكرميكنم براي داشتنت ..... .......سه ماهه شدنت مبارك      اينم سه تاشمعات!!!! اينروزا كلي كاراي جديد ميكني.. غلت ميزني...خودتو لوس ميكني...غريبي ميكني.ووووووو تازگيا وقتي بغلت ميكنم سرتو ميكني تو گردنم و من ازخوشحالي ضعف ميكنم وقتي چند دقيقه سراغت نميام بغض ميكني و دستتو به سمتم دراز ميكني يعني بغلم كن شيطون من!!                  راستي قد و وزن ا...
29 تير 1390

يه سوال !!! يه تشكر!!!

اين روزا همش از خودم تعجب ميكنم......خدايا اين منم؟؟ مني كه انقد خواب و استراحتم برام مهم بود حالا بخاطر دل درد بچم تا صبح بيدار ميمونم؟؟...مني كه همش فعاليت ميكردم درس.. دانشگاه.. خريدو... همه رو بوسيدم گذاشتم كنار؟؟.....مني كه هميشه از شستن و سابيدن و خانم خونه بودن بدم ميومد همش دلم ميخاد خونه باشم و در خدمت يه كوچولو باشم؟؟؟  اصلا باورم نميشه كه مني كه خوابمو با هيچي عوض نميكردم حالا بخاطر نق نق هاي تو خواب فسقليم مث فنر ازجام ميپرم!!!!خدايا شكرت كه انقد ديدمو به زندگي عوض كردي ..خدايا شكرت كه يه نيني سالم و شيرين بهم دادي!!!خدايا به همه منتظراي نيني اين لطفو بكن چون واقعا مادر شدن موهبتيه كه اصلا توي كلام نميگنجه.........  ...
18 تير 1390

عكس........

خیلی ناراحتم اویسا جونی.............شما همش دستت تو دهنته و هر کاری میکنم درش نمیاری امیدوارم زودتر این عادت از سرت بیفته وحالا عکسسسسسسسس...:             ...
12 تير 1390